چگونه میتوانید یک شنونده باشید و خوب گوش دهید
خوب گوش کردن و شنونده بودن یکی از بزرگترین رفتارهای انسانی است.

چگونه میتوانید یک شنونده باشید و خوب گوش دهید
شنونده باشید ، این با گوش کردن و شنیدن ساده بسیار فرق دارد. در این مقاله سعی داریم به شما آموزش دهیم که چطور یک شنونده فعال باشیم و خوب به دیگران گوش کنیم.
گوش دادن به طرف مقابل و شنیدن صحبتهای وی بسیار باهم تفاوت دارد.
زمانی که صحبت از یک شنونده باشید به میان میاید، این عمل مجموعهای است از فعالیتهای بدنی و یکسری ریاکشنهایی که باید در هنگام جلسه و معاشرت آنها را انجام دهیم.
اگر شما فقط روبهروی طرف مقابل بنشینید و بدون حرکت به وی خیره شوید، این از نظر ما فقط نشاندهنده این است که شما وقتتان در حال تلفشدن است و طرف مقابل هم به سرعت متوجه عدم تمایل شما میشود. اما ممکن است منظور شما این نباشد و به این گفتگو بسیار مشتاق باشید.
خوب گوشدادن و کلا مفهوم یک شنونده باشید یک مهارت ارتباطی بسیار ضروری برای زندگی بهتر با تمام مردم میباشد.
همه ما در طول زندگی خود به ارتباط با دیگران نیاز داریم. چه بخواهیم و چه نخواهیم، بیشتر وقت ما با ارتباط برقرار کردن میگذرد. پس چه بهتر که سبک زندگی و مهارتهای زندگی خود را ارتقا دهیم.
چرا باید این مقاله را که به من میگوید یک شنونده باشید را بخوانم؟
صحبت کردن با دیگران همیشه بیانگر طرز فکر و احساسات شما و طرف مقابل است.
اصلیترین روش ارتباط انسانها با یکدیگر گفتوگو هست.
با وجود تکتولوژیهای روز و برنامههای ارتباطی تلفن همراه و … متوجه این موضوع شدید که گفتگوی رو بسیار بهتر از چت و حتی گفتگوی صوتی تلفنی است. چرا؟ چرا یک گفت و گوی مستقیم تاثیر ۹۰ درصدی نسبت به بقیه راهها دارد؟
این بسیار مهم است که هم بیاموزید چگونه خوب صحبت کنید و هم یک شنونده خوب باشید.
اکثر مشکلات امروزه ما همگی به عدم درک متقابل بر میگردد. زمانی که ما بیاموزیم مهارتهای ارتباطی خود را پرورش دهیم، روابط قدیمی حفظ میشوند و روابط مستحکم جدید به سرعت شکل میگیرد.
صفر تا صد مهارت ارتباطی بر ۲ اساس کلی است. یکی گوینده خوب بودن است و دیگری مفهوم شنونده باشید است که در ادامه در این خصوص صحبت میکنیم.
اگر میخواهید شنونده باشید باید ابتدا خوب توجه کنید
اصلیترین بخش ماجرا این است که باید به طرف مقابل خود خوب توجه کنید. شما میخواهید شنونده باشید و این را باید به طرف مقابل نشان دهید.
اولین قدم برای اینکه شنونده باشید تمرکز کردن است
وقتی کسی با شما صحبت میکند باید هرگونه مزاحمت، سروصدا، کار با گوشی یا کلا هر کاری که نشان دهد شما حواستان به طرف مقابل نیست جدا خودداری کنید.
سعی کنید اول از همه خوب به گفتههای طرف مقابل خوب گوش کنید و ببینید به شما چه چیزی میگوید. اگر احساس میکنید عاملی باعث میشود که متوجه صحبتهای وی نشوید، از وی ابتدا عذرخواهی کنید و سعی کنید عامل را برطرف کنید. یا محل صحبت را عوض کنید و یا در و پنجره را ببندید. به وی نشان بدهید که صحبتهای وی هر چه که باشد برای شما مهم است.
دومین قدم برای اینکه شنونده باشید دور کردن تعصبات و افکار است
زمانی که به گفتههای طرف مقابل بسیار توجه میکنید، سعی کنید به سرعت هیچ فکری نکنید و تعصبات بیمورد را رها کنید.
اول خوب گوش کنید تا ببینید کل صحبتهای طرف مقابل چه هست و میخواهد چه چیزی را به شما بگوید.
من بارها افرادی را دیدم که وقتی کسی شروع میکند به صحبت کردن، یاد تجربیات و اعتقادات و استعدادها و مهارتها و خیلی چیزها میافتند و در مغز خودشان شروع میکنند به مقابل به پاسخ دادن و دفاع کردن.
خواهشی که من از شما دارم این است که در ابتدا به هیچ وجه نسبت به حرفی که میشنوید جبههگیری نکنید. حتی اگر با آن حرف مخالفید و یا همه آنچیزی که میشنوید را میدانید.
مانند کودکان باشید. پدر یا مادر در حال توضیح دادن روش کار به فرزند خودشان هستند و آنها طبق معمول تا حرف تمام نشده میگویند: میدونم میدونم. اینارو چرا بمن میگی. بلدم
در نهایت هم کارشان درست از آب درنمیآید.
مثل یک دانشجویی نباشید که مباحث یک درس را بلد است و گوش نمیدهد. شاید وسط صحبتها یک نکتهای باشد که بلد نباشید.
منظور ما در این قسمت این است که در لحظهای که به صحبتهای طرف مقابل گوش میکنید، یک شنونده باشید، نه یک دفاع کننده. خوب گوش کنید و وسط حرفهای طرف مقابل هیچ تصمیمگیری نکنید.
اگر میخواهید شنونده باشید باید ارتباط چشمی برقرار کنید
فردی در حال صحبت کردن با شماست، شما هم در حال مشاهده دیوار اتاق هستید، یا صفحه مانیتور را مشاهده میکنید، یا صدایی از بیرون میاید و به مناظر زیبای پنجره نگاه میکنید. پیامی به گوشی شما ارسال میشود که آنرا مشاهده میکنید.
همه اینها را زمانی انجام میدهید که فردی با شما در حال صحبت کردن است.
به نظر شما این کار چه چیزی را به طرف میرساند؟ و طرف مقابل درباره شخصیت شما چه فکری میکند؟
اگر طرف مقابل برای شما مهم نیست و اهمیتی ندارد چه فکری میکند، مشکلی نیست.
وقتی که به طرف مقابل در تمام زمان صحبت کردن نگاه نمیکنید، فکر میکند شما اصلا به وی گوش نمیدهید. و اینکه این کار یک بی احترامی به حساب میآید.
امتحان کنید، اگر فرد کمی با شما نزدیک باشد حتما به شما میگوید که ” من دارم با تو حرف میزنم” یا اگر در جلسه رسمی باشید به شما میگویند ” آقا / خانم … توجه میکنید؟” اسم شما را تکرار میکنند. یعنی متوجه شدند که شما گوش نمیکنید.
امتحان کنید. شاید طرف مقابل شما از روی ادب به روی شما نیاورد.
اما نشانهها را بررسی کنید متوجه میشوید.
اینکه صرفا دلتان بخواهد شنونده باشید که کافی نیست. باید نشان دهید که هستید.
به جای اینکه به جای دیگری توجه کنید، به طرف مقابل نگاه کنید.
من و شما بسیاری از افراد را دیدهایم که از روی اعتقادات و یا خجالت و عوامل دیگر، به صورت دیگران و بخصوص خانمهایی که با آنها صحبت میکنند نگاه نمیکنند.
این را از من داشته باشید که اگر کسی با شما صحبت کند و شما به صورت وی نگاه نکنید، شما به وی بی احترامی کردید. طرف شما هیچگاه نمیگوید که از روی شرم و احترام سرش را پایین انداخته.
معمولا کسانی که دروغ میگویند، توانایی نگاه کردن به صورت و بخصوص چشمان طرف مقابل را ندارند. آیا شما دروغ میگویید؟ قطعا نه. پس این کار را نکنید.
اولین قدم این است که صرف نظر از اینکه طرف شما کیست و چه موقعیتی دارد، با احترام و صبر به چشمانش نگاه کنید. اما خیره نشوید.
برای نگاه کردن و خیره نشدن به طرف مقابل تکنیکهایی وجود دارد که آنها را انجام میدهیم.
اول از همه سعی کنید مشتاقانه و دلسوزانه به طرف نگاه کنید و هر از چند گاهی صورت را به صورت خیلی ریز اسکن کنید. خیره شدن و مات نگاه کردن نشانه این است که شما گیج شدهاید. سعی کنید به صورت جارویی چشمها و بینی را ببینید و هر از گاهی نگاه خود را برداشته و برگردید.
اگر میخواهید شنونده باشید نباید حرف را قطع کنید
از کودکی به ما آموختهاند که اگر کسی یا کسانی در حال صحبت کردن هستند، حرف آنها را قطع نکنید.
این اصلیترین کار است که باید انجام شود. هیچ گاه نباید در کلام دو نفر که در حال صحبت کردن هستند بیایید.
زمانی که طرف مقابل در حال صحبت کردن است، حتی اگر مطلب خاصی را نمیگوید و شما دوست ندارید هم، حرفش را قطع نکنید. اجاره بدهید تا تمام صحبتهای وی تمام شود.
هرگز فراموش نکنید که ادب حکم میکند که اجاره بدهید حرف تمام شود و شما شروع کنید.
شما بسیاری از جلسات و مناظرهها و … را دیدهاید. افراد این جلسات برای پیروزی بر یکدیگر در کمال بی ادبی حرفها را قطع میکنند و سعی میکنند حرف خود را به کرسی بنشانند.
این کار برای مشاجره به کار میرود.
هدف شما از صحبت با دیگران مشاجره کردن و جنگ و جدال است؟ اگر بله است که شما اصلا اجازه نخواهید داد طرف حرف بزند. اما اگر قصد شما صحبت کردن است، به هیچ وجه حرف را قطع نکنید.
اگر میخواهید شنونده باشید پیشنهادات و راه حل ها را تحمیل نکنید
هر فردی به اندازه خودش تفکرات و راهحلهای متفاوتی دارد.
این درست نیست که اگر شما سریع فکر میکنید و راهحلی دارید درست است.
به هیچ وجه این دلیل نمیشود که فکر و راهحل شما در آن زمینه درست باشد.
خیلی وقتها ممکن است طرف مقابل شما نتواند به سرعت احساسات و خواستههای خود را بیان کند.
سعی کنید سرعت خودتان را نسبت به وی کاهش یا افزایش دهید.
وقتی کسی در مورد یک مشکل صحبت میکند، به سرعت پاسخ ندهید.
قطعا طرف مقابل شما به دنبال ملامت شدن و نصیحتشنیدن نیست. مگر اینکه طرف مقابل بصورت مستقیم از شما راه حل بخواهد.
اکثر مردم میتوانند برای مشکل خود راه حل پیدا کنند. شما باید به جای دادن راه حل، سعی کنید خوب گوش کنید و سپس به وی فقط کمک کنید که بهتر فکر کند و راه حل پیدا کند.
اگر شما ذهنتان در آن موضوع بسیار پر است از فکر و راه حل خوب و مناسب، بصورت بسیار محترمانه و با ملایمت از وی بپرسید که آیا تمایل دارد درباره آنچه که فکر میکنید بداند یا نه.
حتما بپرسید و اگر طرف شما خواست، آنوقت افکار خود را بیان کنید.
طوری برخورد نکنید که طرف مقابل شما فکر کند شما معتقد هستید که همه چیز را میدانید. قطعا اگر با شما راحت باشد این را به شما خواهد گفت. پس تا اجاره نگرفتید، راه حل ارائه ندهید. شنونده باشید و سعی کنید همدردی کنید و فقط کمکش کنید بهتر فکر کند.
اگر میخواهید شنونده باشید باید ذهنتان را باز کنید
بدترین اخلاقی که یک انسان میتواند داشته باشد، قضاوت کردن است.
بدون هیچ گونه قضاوت و عدم تایید، گفتهها طرف مقابل را گوش کنید و به هیچ وجه ارزیابیاش نکنید.
هر کسی حق دارد هر طوری که دوست دارد فکر و صحبت کند. شما نباید بر اساس صحبتها طرف را قضاوت کنید و حرفها را رد کنید.
مگر اینکه در جایگاه یک قاضی یا مدیر بالا دست باشید و باید درباره صحبتهای طرف مقابل قضاوت و تصمیمگیری کنید.
این دو مورد با هم بسیار فرق دارد. ما در جایگاهی نیستیم که مردم را قضاوت کنیم و چون فکر میکنیم چیزی درست است، با ملاک قرار دادن آن فکر، حرف طرف را نفی کنیم.
ممکن است در مکالمه شما احساس نگرانی کنید و فکر کنید این چه حرف احمقانهای است که میشنوم. اصلا این را کلا فراموش کنید.
پذیرا باشید، حتی اگر بر خلاف نظر و فکر شما صحبت میشود. انسانی به طرف مقابل گوش کنید. شما هر چقدر با ارزش هستید در درجه اول برای خودتان هستید. برای دیگران در مقام قضاوت قرار نگیرید.
شاید حرفی که میشنوید احمقانه، بچگانه و سطح پایین باشد. اشکالی ندارد. شنونده باشید. ادب حکم میکند که یا با این قبل افراد معاشرت نکنید و اگر کردید، خودتان را طوری نشان ندهید که آنها حرف نا مربوطی میزنند. خوب گوش کنید. شما انسانی بسیار با ادب و با شخصیت بالایی هستید. پدرانه و مادرانه گوش کنید.
اگر میخواهید شنونده باشید ، فکر طرف مقابل را از بین نبرید
همه انسانها که مهارت گفتگو ندارند. همه انسانها سرعت بالایی ندارند.
اگر احساس میکنید که شخص خیلی آهسته صحبت میکند هیچ وقت جمله وی را تمام نکنید. هرگز خودتان آن را پایان ندهید. چون فکر و استراتژی صحبتهای وی از بین رفته و وی فکر میکند شما دوست ندارید حرف بزند و یا قصد دارید حرفهای وی را مختل کنید.
برای من بسیار اتفاق افتاده که یک مدیر عامل اجازه نمیدهد حرف مدیران ردهپایینتر از خودش به اتمام برسد. این رفتار تماما نشان دهنده ناپختگی و بی ادبی است. شما اینطور نباشید.
شما یک انسان با ادب و پخته هستید. اجاره میدهید تا حرف بصورت کامل زده شود و بعد شما شروع کنید. حرف کسی را تمام نکردن نشان از پری و سطح معلومات بسیار بالای شماست.
اگر میخواهید شنونده باشید سعی کنید تجسم کنید
قدرت تخیل و تجسم بالاترین و با ارزشترین داشته یک انسان است.
زمانی شخصی با شما در حال برقراری ارتباط است، سعی کنید در کنار اینکه خوب به حرفهای وی گوش میدهید، خودتان سعی کنید در حالی که تمرکز و هوشیاری بالایی دارید، در مغز خود تجسم و تصویرسازی درستی داشته باشید.
معمولا خود مغز انسان این توانایی را دارد و با صحبتهایی که میشنود خودش این کار را انجام میدهد.
نکته خیلی مهمی که برای من بسیار اتفاق افتاده این است که در این تجسم کردن، هرگز به آینده این تمرکز فکر نکرده و برنامه ریزی نکنید. فقط همان که میشنوید را تجسم کنید و تمام.
چون این تصمیم و برنامه ریزی که در ذهن خود برای آینده انجام میدهید، مسیر صحبتها شما را به کل عوض کرده و تمام موارد بالا که خدمت شما گفته شد را خود به خود نقض میکند.
مغز ما برای این ساخته نشده که هم فکر کند، هم گوش کند و هم برنامه ریزی کند، در حالی که به فرد مقابل توجه ۱۰۰% داشته باشد.
کسانی هستند که ذهنهای دوره دیده و بسیار قدرتمندی دارند که همه این کارها را انجام میدهد. این افراد در مسیر پرورش ذهن خود اولین کاری که میکنند این است که سکوت میکنند و خوب گوش میکنند. سکوت میکنند و سعی میکنند درباره چیزی که میشنوند فکر اضافی نکنند.
اگر احساس کردید مغز شما درحال سرگردانی و خارج شدن است، سریع خود را به عقب برگردانید و مجبورش کنید فکر را متوقف کند.
اگر میخواهید شنونده باشید موضوع را عوض نکنید
بارها دیدهاید که در صحبتها فرد مقابل یک جملهای میگوید که حرف را عوض کند.
این ترفند فقط و فقط در جایی کاربرد دارد که شما را مجبور به صحبت و پاسخ کردند و شما تمایلی به مکالمه اجباری ندارید.
اگر خودتان پای صحبت کسی نشستید و شما را مجبور نکردند، هیجان را کنار بگذارید و چیزی را نگویید که حرف عوض شود.
شاید خیلی اوقات اصلا قصد و نیت عوض کردن حرف را نداشته باشید، اما این کار را میکنید.
برای این موضوع یک مثالی برای شما بزنم.
دوست من درباره سفرش به کشور کانادا صحبت میکند. ناگهان من به وی میگویم که ” راستی نظرت راجع به نخست وزیر کانادا چی هست؟ به نظرت یه سیاستهای مهاجرتی این اقای ترودو قراره چه پیامدهایی داشته باشه؟ “
این کار شما کلا صحبت را تغییر داده و به عبارتی یک پیامد توهینآمیز تلقی میشود.
البته این نوع توهین بسیار رایج است.
سوالی که شما میپرسید موضوع را کاملا عوض کرده و فرد احساس میکند که ” من چی میگم اون چی میگه” قطعا اگر این کار تکرار شود با شما همکلام نمیشود.
اگر ناخواسته این کار را کردید، مسئولیت بازگرداندن آن بر عهده شما میباشد. سوال خود را برای صحبت بعدی نگه دارید.
اگر میخواهید شنونده باشید با گوینده همدلی کنید
همدلی کردن با طرف مقابل کلید اصلی شنونده خوب و حرفهای بودن است.
این کار باعث ایجاد رابطه قویتر با طرف مقابل خواهد شد.
سعی کنید احساسات مشابهای را از خود بروز دهید. اگر موضوع ناراحت کنندهای است، ناراحت نشان دهید و اگر خوشحالکننده است خوشحال شوید.
اگر فرد با بیان موضوعی بسیار اشتیاق دارد و خوشحال به نظر میرسد، شما هم خوشحال شوید.
فرد مقابل را آنالیز کنید تا دریابید که الان احساسی که پشت این صحبت است چیست.
اگر میخواهید شنونده باشید به زبان بدن وی توجه کنید
وقتی شما پشت تلفن با کسی صحبت میکنید، قطعا از لحن صحبت وی میتوانید ایده و نقطه نظر طرف مقابل را پیدا کنید. میتوانید به راحتی احساس وی را بفهمید.
وقتی با کسی دارید بصورت روبهرو صحبت میکنید، یک لبخند کوچک میتواند حس بسیار خوبی را به شما و یا وی منتقل کند که یعنی شما یا ایشان خوب هستند و مورد تایید هستند.
من شما میخواهم در هنگام صحبت کردن به صورت فرد خوب دقت کنید. حالات چهره فرد به راحتی میتواند خیلی چیزها را به شما بفهماند. شما هم همینطور. فردی که رقبت ندارد، فردی که اشتیاق دارد، فردی که دچار مشکل شده، فردی که کمک نیاز دارد و … همگی از چهره افراد مشخص هستند.
کافی است به انسانها در هنگام صحبت بیشتر نگاه کنید. کار سختی نیست که از تغییر حالت ناگهانی صورت شخص مقابل بفهمید که حرفی که زدید مورد تایید بوده یا نه.
در بسیاری از مواقع افراد به کلام چیزی میگویند که چهره و بدن آنها آنرا را تایید یا رد میکند.
برای مثال فرد به شما میگوید که مشتاق است بیشتر برایش صحبت کنید. از طرفی دست خود را زیر صورت و چانهاش میگذارد. یعنی من خسته شدم.
یا فرد در حال تایید حرفهای شماست، اما دستان خود به حالت دست به سینه زده، یعنی اصلا باهات موافق نیستم و در حال جبهه گیری هستم.
یا در حال توضیح دادن چیزی است و به شما نگاه نمیکند و نگاهش را بر میدارد. این یعنی حرفی که من به تو میزنم یا اصلا قبول ندارم و یا دروغ میگویم.
اینکه بخواهیم دیگران را قضاوت کنیم کار درستی نیست. فقط از زبان بدن و حالات چهره باید نسبت به یکسری حرفها حساستر بشوید.
هیچگاه به روی طرف نیاورید. شاید اشتباه کرده باشید. فقط بیشتر بررسی کنید.
برای درک این مسئله پیشنهاد میکنم کتابهای فنون مذاکره را تهیه و مطالعه کنید. این به شما بسیار کمک میکند که انسانها را بیشتر درک کنید.
تا به اینجا آموختید که چطور باید یک شنونده باشید و آنهم از نوع فعال و حرفهای. کار سختی نیست.
کافی است چند نکته را رعایت کنید تا از شما یک شخصیت حرفهای بسازد.
شنونده بودن را یادگرفتیم. حال نوبت این است که برای خودمان که شده خوب گوش کردن را یاد بگیریم.
همانطور که گفتیم شنونده بودن یک مهارتی است که جزو شخصیت شما به حساب میآید.
یعنی یک انسانی که شخصیت بالایی دارد و با ادب بسیار همیشه شنوای شماست و همه وی را دوست دارند. این خصوصیت چیزی است که دیگران از آن استفاده خواهند کرد.
ما در ادامه قصد داریم این مهارت را به شما بیاموزیم که چطور باید خوب گوش بدهیم.
هنر خوب گوش کردن برای درک بهتر ما از اطراف بسیار اهمیت دارد.
از قدیم گفتهاند که خداوند به انسان ۲ گوش و یک دهان داد. یعنی ارزش گوش کردن ۲ برابر سخنگفتن است.
چگونه یاد بگیریم بهتر گوش کنیم
همه ما فکر میکنیم که شنونده خوبی هستیم.
اما در اصل به این شکل نیست.
خیلی از ماها بیشتر از آنکه گوش کنیم، حرف میزنیم.
این موضوع یکی از مشکلات اصلی روابط بین انسانها میباشد.
این رابطه میخواهد عاطفی و خانوادگی باشد و یا کاری و رسمی.
یک ضربالمثل قدیمی گفته است که ” تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد”
ما قصد ندارید عیبی را از خود نشان دهیم و یا هنری را به رخ کسی بکشیم.
هدف از اینکه میگویند کمتر حرف بزنید و در مقابل بیشتر گوش کنید این است که اصولا مردم کسی را پشت سر هم حرف میزنند را دوست ندارد. چون احساس میکنند وی هیچ اهمیتی نمیدهد و دوست دارد فقط حرف خودش را بزند.
خوب گفتگو یه کار دو طرفه است. اگر قرار بود مردم فقط بشنود و حرفی نزنند، رادیو و پادکست و … برای گوشهای شنوای یکطرفه ساخته شده است.
پس سعی کنید شنوای خوبی باشید تا کسی که مدام حرف میزند.
کسانی که زیاد صحبت میکنند افراد باهوش و با سطح معلومات بالایی هستند، اما باید سعی کنند که صبور باشند.
گوش کردن درست یک فضیلت بزرگی است که به انسان این اجازه را میدهد تا بتواند درک بیشتری روی اطلاعاتی که دریافت میکند داشته باشد.
یادتان باشد اگر کسی به شما بصورت مستقیم یا غیر مستقیم گفت که “چرا گوش نمیکنی” این زنگ خطر برای شماست.
برای شنونده بودن، دیگر به خودتان فکر نکنید
شاید این عنوان کمی خشن به نظر برسد، اما واقعیت این است که وقتی در حال گوش کردن هستید، به خودتان فکر نکنید.
باید سعی کنید که در هنگام صحبت کردن به دیگران توجه کنید و روی آنها تمرکز کنید. وقتی قرار شود روی آنها تمرکز کنید، جایی باقی نمیماند که به خودتان فکر کنید.
تمرکز شما باید به شکلی باشد که در هنگام مورد نظر سریع متوجه شوید که چطور باید در لحظه به آنها کمک کنید.
وقتی کسی با شما صحبت میکند اگر به جای تمرکز روی وی به خودتان فکر کنید، طرف فکر می کند به وی اهمیتی نمیدهید و در نهایت اطلاعات مفیدی عاید شما نمیشود.
خیلی اوقات افراد با تکنیکهای سوال و پاسخ در بین صحبتهایشان سعی میکنند بفهمند شما دقت لازم را دارید یا خیر.
اگر خوب دقت نکرده باشید آنرا توهین به خودشان تلقی میکنند. شما که قصد توهین ندارید، اما اینگونه نشان میدهد.
افراد کلا در مورد خوب گوش نکردن به ۲ دسته تقسیم میشوند:
- کسانی که به دلیل نداشتن تمرکز به طرف مقابل خوب نمیتوانند گوش کنند و متوجه کامل صحبتها شوند. به راحتی هم حواس آنها پرت میشود. یا اینکه اگر نفر سومی وارد مکالمه شود، سریع با گفتگو به وی شیفت میکنند.
- کسانی هم هستند که اجازه صحبت لازم را به طرف نمیدهند. این افراد هرگز نمیتوانند روی افراد مقابل تمرکز کنند. زیرا حرف را قطع میکنند. این کار قطع کردن کلام از طریق فعالیت مغزی را میطلبد. کسی که در مغز خود دنبال قطع کردن حرف طرف مقابل خود باشد، دیگر جایی برای تمرکز کردن ندارد. این افراد هم معمولا تجربیات خوبی در صحبتها ندارند.
سعی کنید آدمی پذیرا باشید
همیشه در یک مکالمه نشانههایی از طرفین وجود دارد که میگوید افراد علاقمند به موضوع هستند یا نه. این نشانههای میتواند عمدی یا غیر عمد باشد.
برای پذیرا بودن باید ابتدا به نشانههای کلامی خوب توجه نشان داد.
نشانههای کلامی برای پذیرا بودن چه هستند؟
ببینید بر حسب ادبیاتی که با آن صحبت میکنید، صداها و یا کلماتی هستند که طرف شنونده میتواند از خودش نشان دهد.
برای مثال کلمات تاییدی، مثلا ” اوهوم، درسته، صحیح و …) خودتان کامل متوجه منظور من شدید.
این نشانههای کلامی میتواند هم منجر به ادامه صحبت و محکم شدن ارتباط کلامی شود و هم قطع کردن آن.
هم باید به نشانهها خوب دقت کنید و هم خودتان به موقع از آنها استفاده کنید.
اگر به دنبال ادامه صحبت هستید، سعی کنید هر چند گاهی با یک نشانه کلامی کوتاه این را نشان دهید.
نشانههای کلامی در هنگام مکالمات تلفنی بسیار کاربرد بیشتری دارد. یعنی شما میتوانید با این نشانههای به گفتگو خاتمه دهید یا ادامه آنرا بخواهید.
همه این نشانهها به کلام و صداها ختم نمیشود. نشانههای غیر کلامی هم داریم که فرد با آنها نظر خود را بیان میکند.
نشانه های غیرکلامی برای پذیرا بودن چه هستند؟
منظور ما از نشانههای غیر کلامی همان زبان بدن است.
شما باید به دقت به فرد مقابل خود دقت کنید که در جملات و کلماتی که به کار میرود چه حرکتی از خود نشان میدهد.
سادهترین این نشانهها حرکت دادن سر به نشانه تایید است.
ما اینجا نمیخواهیم به شما زبان بدن آموزش دهیم. قصد ما این است که وقتی فردی در مقابل شما صحبت میکند، علاوه بر کلامی که جاری میکند، بدن وی هم حرف دیگری دارد.
برای مثال طرف شما با کلام به شما میگوید که بله من این موضوع را میپسندم، اما به صندلی خود محکم تکیه میدهد و عقب میکشد. یا استرس دارد و با انگشتان خود بازی میکند و …
توجه به عکسالعملهای بدن فرد بسیار اهمیت بالایی در شنونده خوب بودن دارد.
سعی کنید همدل باشید و درکش کنید
همانطور که در بالا گفتیم، سعی کنید خود را در موقعیت فرد مقابل قرار دهید و با وی هم دل باشید.
صحبتهای وی را جدی بگیرید و خوب گوش کنید.
خیلی وقتها هست که طرف مقابل شما به هر دلیلی نمیتواند چیزی را به درستی بیان کند.
شما خودتان را جای او قرار بدهید. سعی کنید بفهمید چه احساسی دارد.
برای اینکار شما باید به دقت به وی توجه کنید.
در مواجه با این افراد قبل از اینکه صحبتهای وی را قطع کنید و عجولانه تصمیم بگیرید، خوب گوش کنید. همه افراد که سخنران نیستند.
بیشتر صحبت کردن، دلیل ارتباط بیشتر نیست
کسی که بیشتر حرف میزند دلیل بر برتری یا دانستن بیشترش نیست.
کسی که بیشتر صحبت میکند دلیل بر مسئولیتپذیری وی نیست.
سعی کنید کمتر بگویید اما تاثیر گذار صحبت کنید.
وقتی قرار است مثل این مقاله زیاد صحبت کنید، دلیلش این است که قرار است چیزی بصورت کامل آموزش داده شود.
آیا در هنگام گفتگو هم شما میخواهید چیزی را آموزش دهید؟ گفتیم که مردم اصولا از نصیحت شدن خوششان نمیآید.
بیشتر حرف زدن شما فقط باعث میشود که برای دفعات بعد شما از مذاکرات و گفتگوها کنار زده شوید.
هیچ کس نمیگوید کسی که زیادتر صحبت میکند پس حق با اوست.
قبل از صحبت کردن، ابتدا آنرا در ذهن خود مرور کنید و سعی کنید کوتاه و مفید باشد. انسانهای کم حرفی که حرفهای با ارزش میزنند، اینها بسیار موفق و محبوب میشوند.
اول خوب گوش کنید و بعد نظر بدهید
اول از همه باید عرض کنم که ما زمانی حق اظهار نظر داریم که از ما بصورت واضح خواسته شود.
ما مسئول افراد نیستیم. وقتی کسی با ما صحبت میکند لزوما برای اظهار نظر ما و نصیحت شدن حرف نمیزند. وی نیاز دارد معاشرت کند.
باید ابتدا خوب گوش کنیم تا اول بفهمیم چه پاسخی باید داشته باشیم. بعد از آن اگر از ما خواسته شد، محترمانه و به جا نظر خود را اعلام میکنیم.
من به شما میگویم که اگر ناخواسته حرف و نظری داشته باشید، دیگران ناراحت میشوند.
خوب دوستان عزیزم، خیلی صحبت کردیم، امیدوارم شما هم یک شنونده خوب و فعال باشید.
منبع: