مصرف گرایی

مصرف گرایی و جلوگیری از آن در زندگی شخصی

مصرف گرایی
فهرست مطلب
    برای شروع تولید جدول مطالب ، یک هدر اضافه کنید
    مصرف گرایی به رفتاری گفته می‌شود که افراد در آن افراد خارج از نیاز خود خرید می‌کنند. در این مقاله به آن پرداخته و راه‌های جلوگیری از آن را با شما مطرح می‌کنیم. مصرف گرایی یک نظریه علمی است که به بررسی خرید افراد در یک مدت زمان مشخص می‌پردازد.

    تعریف ساده مصرف گرایی

    همان طور که می‌دانید ما برای زندگی نیاز به خرید کردن داریم. اما وقتی خرید‌های ما خارج از چارچوب نیاز ما باشد، به آن مصرف گرایی گفته می‌شود. مصرف گرایی حد و اندازه ندارد. یعنی معیاری برای آن مطرح نشده است. از خرید خانه بزرگ و مجلل گرفته تا خرید آدامس و خوراکی. برای مثال یک خانواده ۳ نفری یک خانه بسیار خوب با شرایط عالی، در منطقه بسیار خوب دارند. منزل آنها هیچ چیزی را کم ندارد. این خانه ۳ اتاق خواب دارد و متراژ آن مثلا ۱۰۰ متر است. اما اهالی خانه تصمیم می‌گیرند که این خانه بسیار عالی را بفروشند و یک خانه ۵ اتاق خوابه با متراژ ۲۰۰ متر تهیه کنند که اصلا به آن نیازی ندارند. در این صورت ما به این رفتار مصرف گرایی می‌گوییم. یادتان باشد برای خوشبختی و یک زندگی خوب، باید یکسری عادت‌های بد را کنار بگذاریم. اگر می‌خواهید که به این حد از رضایت در زندگی شخصی خود برسید، با ما همراه باشید.

    چگونه به دام مصرف گرایی نیفتیم؟

    همانطور که می‌دانید مصرف گرایی یک عادت بسیار بد است و باید با آن به شدت مقابله کنیم.

    مراقب انواع تبلیغات بازرگانی باشید

    مصرف گرایی

    معمولا متخصصین تبلیغات برای ارائه محصول یا خدمات مورد نظرشان چند دلیل مشخص دارند.

    • برندینگ و شناساندن برند و محصول
    • برطرف کردن نیاز مشتری و بازار
    • فروش بیشتر

     

    هر برند و تولیدکننده‌ای باید بتواند برای شناساندن برند، محصول و خدمات خود از انواع روش‌ها تبلیغاتی استفاده کند. تا به اینجا هیچ مشکلی نیست.

    هر برند و تولید‌کننده‌ای باید بتواند نیاز بازار را شناسایی کرده و برای آن هم راه حلی ارائه کند. این هم هیچ مشکلی نیست و خوب است که شما از محصولات و خدمات جدید مطلع باشید و بتوانید یکسری از نیازهای خود را با آنها رفع کنید.

    اما هر برند و تولید‌کننده‌ای تمایل دارد تا بیشتر بفروشد. این حق برند است که با فروش بیشتر درآمد مجموعه خود را بیشتر کند، اما شما به عنوان مصرف کننده باید دقت کنید.

    اول از همه این سوالات را از خود بپرسید:

    آیا تبلیغات جذاب شما را متقاعد می‌کند که خرید کنید؟

    آیا تبلیغات تاثیر زیادی بر هزینه‌های مصرفی شما داشته؟

    اولین نکته‌ای که باید خدمت شما به عنوان یک متخصص تبلیغات عرض کنم است که ما ۲ نوع تبلیغات داریم. یکی تبلیغات اخلاقی و دیگری تبلیغات غیر اخلاقی.

    در تبلیغات اخلاقی رسالت و هدف تبلیغ‌کننده برندینگ،( شناساندن برند و محصول) و برطرف کردن نیاز مشتری و بازار است. هدف آنها این است که بگویند ما این محصول را برای شما طراحی کردیم و ما هم هستیم.

    اما در تبلیغات غیر اخلاقی،‌ هدف و تارگت این است که شما به هر روشی هم که شده خرید کنید. حتی اگر نیاز ندارید.

    تبلیغات که زیر شاخه گرافیک می‌تواند باشد، طوری طراحی می‌شود تا بتواند روی ضمیر ناخودآگاه شما کار کند. 

    این کار را با صحنه‌ها، موسیقی‌ها، دستکاری احساسات، ایجاد قبیله و وفادار سازی و … می‌کند. مثلا یک محصول نوشیدنی مربوط به آقایان را نمایش می‌دهد و در آن طوری القاع می‌کند که این چیزی است که خانم‌ها نمی‌توانند از آن استفاده کنند و آقایان قهرمان هستند. از این دست بسیار است.

    اما در واقع فقط و فقط هدف فروش بیشتر و بیشتر است. قرار است به یک اسکیمو یخچال بفروشند و به یک صحرا نشین بخاری.

    امروزه برندها به لطف رسانه‌های بسیار زیادی مانند رادیو، تلویزیون، روزنامه، شبکه‌ها اجتماعی قدرتمند مانند اینستاگرام و آپارات و یوتیوب و … راه نفوذ و رسیدن به هدف خود را ساده‌تر کرده‌اند.

    به راحتی می‌توانند با استفاده از اینها مخاطبین زیادی را با هزینه‌های بسیار کم به دست بیاورند.

    اینها با نوشتن استراتژی و کمپین‌ها خوب سعی می‌کنند تا در ذهن شما برای همیشه باقی بمانند.

    فهمیدن این موضوع خیلی راحت است. اگر شما چند بار به یک تبلیغ در هر پلت‌فرمی نگاه کنید، کافی است یکبار در بازار و هر کجای دیگر به آن برند برخورد کنید. اگر چند برند دیگر هم در میان باشد، شما قطعا آن برند دیده شده را با اعتبار می‌دانید.

    تبلیغات طوری طراحی می‌شوند که شما با خرید محصول یا خدمات آنها احساس خوشحالی، خوشبختی و البته افتخار کنید. 

    در اطراف خود چند نفر را می‌شناسید که به گوشی آیفون خودش افتخار می‌کند؟ یا مثلا بین ۲ گوشی با مشخصات یکسان و کیفیت یکسان، فقط گوشی با برند قوی‌تر را می‌خرند؟ چرا؟ چون فکر می‌کنند برند آن به آنها شخصیت می‌دهد.

    چند نفر را دیده‌اید که مارک کت و شلوار خود را از آستین کت خود جدا نمی‌کنند؟

    عملا به یک استند تبلیغاتی رایگان برای تولید کننده کت و شلوار تبدیل شده‌اند؟

    برای مواجه به تبلیغات چه باید کرد؟

    یکبار برای همیشه سعی کنید وقتی یک تبلیغ را مشاهده می‌کنید، احساساتی نشوید.

    ارزش شما به برندی که استفاده می‌کنید نیست. ارزش شما خود عزیز خودتان هستید.

    قبل از اینکه خرید کنید باید چند کار را انجام دهید.

    اگر کالای بادوام و غیر مصرفی قرار است بخرید، مثلا گوشی تلفن همراه، سعی کنید چند روز به تحقیق بپردازید. از سایت‌های خارجی مدل‌های مختلف را با هم مقایسه کنید.

    در نهایت ببینید توقع شما از آن محصول چیست؟ توقعات خود را بنویسد و به ادامه جستجو بپردازید. در نهایت مدل‌های انتخاب شده را در سایت‌های ایرانی جستجو کنید، نظرات را بخوانید. شاید یک نظر منفی دقیقا مربوط به خواسته شما باشد که قبلا به آن فکر نکرده باشید.

    بصورت کلی اگر قرار است چیزی بخرید این ۲ سوال را از خود بپرسید.

    ۱ – آیا من به این نیاز دارم؟ چرا؟ و اینکه آیا با شرایط موجود می‌توانم بدون آن مشکل را برطرف کنم یا نه.

    ۲ – آیا من از خریدن این محصول واقعا خوشحال می‌شوم و یا نه گول تبلیغات را خورده‌ام؟

    یک وقتی می‌شود که شما واقعا به یک خرید لباس اصلا نیاز ندارید،‌ اما رفتن شما به بازار، دیدن مغازه‌های متعدد و در نهایت خریدن یک لباس زیبا و برازنده حال شما را خیلی خوب کند. در اینجا هیچ اشکالی ندارد. خرید شما به هر حال استفاده می‌شود و حال شما هم خیلی خوب می‌شود.

    اما مثلا شما یک قاب گوشی خیلی شیک دارید و دلتان می‌خواهد فلان برند قاب را بخرید، این می‌شود مصرف‌گرایی. زیرا شما به قاب گوشی نیازی نداشتید.

    مصرف گرایی

    از افراد مینیمال و سرمایه‌دار الهام بگیرید

    در اطراف ما همه مدل انسان وجود دارد. انسان ولخرج و همیشه بدهکار، انسان خسیس و همیشه ناراحت، انسان با برنامه و  می‌نیمال و انسان سرمایه‌دار.

     

    شما ترجیح می‌دهید کدام باشید؟

     

    منظور ما از افراد می‌نیمال افرادی هستند که به روش‌های ساده‌تری به زندگی نگاه می‌کنند.

    از دیدن این افراد اگر همه وسایل زندگی ست هم نباشد، می‌توانند به زیبایی زندگی کنند.

    افرادی که سبک مینیمالیستی دارند به این صورت زندگی می‌کنند که اولا هیچ چیزی را در زندگی کم ندارند. یعنی خساست به خرج نمی‌دهند، ولخرج هم نیستند. هر چیزی را که واقعا به آن نیاز دارند، به راحتی می‌خرند.

    آنها غریزه خرید کردن خود را کنترل می‌کنند. (فریب تبلیغات را نمی‌خورند)

     

    یک ضرب‌المثل انگلیسی بسیار معروف است که می‌گوید، آنقدر ثروتمند نشده‌ام که کالای ارزان بخرم. 

    تخفیفات در مصرف گرایی

    مهمترین کاری که آنها می‌کنند این است که اگر یک off ، یا قیمت پایین ببینند، خرید نمی‌کنند. البته اگر شما به یک کالا نیاز دارید و الان آن کالا off‌ خورده ملاک صحبت ما نیست).

     

    یعنی انتخاب آنها به صرف قیمت پایین یا off و حراج و تخفیف و … صورت نمی‌گیرد.

    یعنی اغلب افراد فکر می‌کنند که با خرید آنها در بودجه خود صرفه‌جویی کردند. اما در عمل آنها چیزی را خریده‌اند که الان به آن نیازی نداشته‌اند.

    از دوستی با افراد با سبک مینیمالیستی استقبال کنید. رفتار آنها را ببینید. چقدر خوب است که از زندگی این افراد الگوهای سالمی را برداشت کنید. 

    ببیند که این افراد چگونه میل به خرید اضافی را در خود کنترل می‌کنند.

     

    شاید خیلی شنیده باشید که پول خوشبختی نمی‌آورد یا می‌آورد و …

    کلا پول نه خوشبختی می آورد و نه نمی آورد.

    پول یک ابزار است. شما اگر از ابزار درست استفاده کنید خوشحال خواهید بود.

    اگر پول داشته باشید می‌توانید به راحتی زندگی کنید،‌ بدهکار نیستید و خداناکرده اگر اتفاقی بیفتد به راحتی حلش می‌کنید.

    در مقابل اگر ثروتمندترین فرد روی زمین باشید ولی کسی شما را دوست نداشته باشد هم شما خوشبخت نیستید.

     

    پس پول یک ابزار است نه دلیل.

     

    شاید در اطراف خود بسیاری از انسان‌ها را مشاهده کرده باشید که بدون صرف پولهای زیاد واقعا خوشحال و خوشبخت‌ هستند.

    دلیل آن خیلی ساده است. آنها برای شادی زندگی می‌کنند، نه برای خرید کردن.

    زندگی مینیمالیستی در مصرف گرایی

    مزایای زندگی مینیمالیستی برای مقابله با مصرف گرایی 

     

    • اعصاب راحتی دارند و هیچ وقت حرص چیزی را بی دلیل نمی‌خورند.
    • خانه‌های آنها بسیار شیک، خلوت‌تر و منظم تر است.
    • آنها زباله و دور ریز وسایل مثل ما ندارند
    • آنها از سلامتی جسمی بالاتری برخوردار هستند.
    • آنها وقت آزادتری دارند تا به خودشان برسند و …
    مسافرت و مصرف گرایی

    آیا مثل یک مسافر زندگی کنیم؟

    چرا این موضوع را مطرح کردیم؟ یکی از بزرگترین لذت‌های بشر در طول تاریخ مسافرت کردن است. 

    • در مسافرت است که افراد را می‌شناسید. 
    • در مسافرت است که با افراد صمیمی می‌شوید. 
    • در مسافرت است که دوستان جدیدی را پیدا می‌کنید.
    • در مسافرت شما فکرتان آزاد است و فقط دنبال خوشی هستید.
    • و خیلی موارد دیگر که شما به ما بگویید.

    فکر نمی‌کنم جز اندک افراد کسی مسافرت نکرده باشد و مسافرت را دوست نداشته باشد.

     

    ما می‌خواهیم از این قسمت لذت‌بخش زندگی برای کل زندگی خود الهام بگیریم. حاضرید؟

     

    وقتی قرار است به مسافرت برویم، قطعا چیزهایی با خودمان برمی‌داریم که واقعا به آنها نیازی داریم. شاید یک نفر ۳ جفت کفش با خودش ببرد. هیچ ایرادی ندارد، از نظر وی همه آنها نیازش است.

    همه افراد چه ثروتمند چه معمولی، سعی می‌کنند روش‌هایی را پیدا کنند که ارزان‌تر سفر کنند. منظور ما از ارزان به هر دلیلی رفتن نیست. یعنی روشی ایمن، سالم، تمیز و راحت باشد و اینکه هزینه زیادی هم خرجش نکنیم. مثلا ما چند نوع قطار درجه یک داریم. یکسری از آنها بی دلیل گران هستند. یا ما چندین نوع پرواز داریم که مثل هم هستند،‌ ولی یک سری بی دلیل گران هستند. شما کدام را دوست دارید؟

    در زندگی مسافرتی شما سعی کنید تا آزاد، سبک و انعطاف پذیر باشید.

    لزومی ندارد برای خود بار اضافی به همراه ببرید.

    وقتی واقعا چیزی را نمی‌خواهید، چرا می‌خرید؟ دوست دارید بار اضافی با خود ببرید؟

    سعی کنید فضای منزل خود را شلوغ نکنید، باور کنید سبک‌های ساده‌تر و شاید مینیمالیستی بتواند شما را خوشحال کند. امتحان کنید.

    خانه خود را طوری طراحی کنید که انگار به یک هتل زیبا و البته ساده وارد می‌شوید.

    لزومی ندارد از درو و دیوار چیز آویزان کنید. 

    اگر به اطراف خود دقت کنید وسایل و اسباب بیهوده زیادی را پیدا می‌کنید که یکبار هم سراغشان نمی‌روید.

    البته یک نکته را به شما عرض کنم که کلا سبک اصلی مینیمال بدین شکل است که کلا همه چیز ساده است و رنگ هم فقط سیاه و سفید است. کلا خیلی خیلی ساده ولی شیک است.

    منظور ما این بود که از سبک مینیمال الهام بگیرید. نه اینکه زندگی خود را مثل شطرنج سیاه و سفید کنید.

    یکم به سبک زندگی مردم اروپا با تصاویر زیر نگاهی بیندازید:

    مصرف گرایی
    مصرف گرایی
    مصرف گرایی
    مصرف گرایی
    مصرف گرایی
    مصرف گرایی

    قدر داشته‌های خود را بدانید

     

    به اطراف خود نگاه کنید. ببینید چه چیزهایی دارید.

    یک کاغذ و قلم بردارید. کافی است چند تا از آنها را یادداشت کنید.

    این لیست شما نامش لیست قدرشناسی است.

    جلوی وسایلی که دوستشان دارید و از آنها استفاده می‌کنید را علامت بزنید.

    به وسایلی که جلوی آنها هیچ علامتی زدید دقت کنید، ببیند که اگر اینها را بیهوده نمی‌خریدید الان هم پول بیشتری داشتید و هم خوشحال‌تر بودید.

    فرض کنید اگر به جای اینها یک شلوار اضافی داشتید چقدر خوب بود؟

    آیا مایکروفر قدیمی خود را می‌توانستید تعمیر کنید و دوباره استفاده کنید؟ آیا سولاردومی که الان خرید کردید، همان استفاده قبل را نداشت؟

    اینها همه فقط یک مثال بودند. اغلب اوقات ما قدر وسایلی را که داریم را نمی‌دانیم و دوست داریم یک مدل بالاتر را بخریم که واقعا شاید به آن فعلا احتیاج نداریم.

    خیلی وقت‌ها زیباتر کردن منزل با وسایل ارزان‌تر و با کیفیت هم ممکن است. حتما چیزهای گران‌قیمت خوب نیستند. چیزهای ارزان هم خوب نیستند.

    باید ببینید بابت چه خدمات و امکاناتی پول می‌دهید.

    موقع خرید چانه‌زنی کنید تا از شر مصرف گرایی راحت شوید

    چانه‌زنی یک رفتاری است که شاید بسیاری افراد آنرا انجام دهند. شاید برخی از شما پیش خود فکر کنید که این کار خوب نیست. چرا باید بابت قیمت پیشنهادی چانه بزنم؟

    ببینید چانه‌زنی در سطح معاملات بزرگ و کلان هم انجام می‌شود.

    قرار نیست که طرف مقابل ما هر قیمتی را که دوست داشت به شما بگوید و شما قبول کنید.

    با فروشنده سر قیمت چانه بزنید. خواه می‌خواهد مصرف شخصی باشد یا مصرف سازمانی. فرقی نمی‌کند. هنر ارزان خریدن نیست. هنر این است که بتوانید با قیمت کمتر از قیمت اعلام شده خدمات یا کالا را دریافت کنید.

     

    یکسری اجناس قیمت مشخص و مصوب دارند که اکثرا مصرفی هستند. با آنها کاری نداریم.

    ولی بسیاری از اجناس هستند که واقعا قیمت مشخصی ندارند.

     

    اساتید اقتصاد خارجی همیشه بر این عقیده هستند که قبل از تهیه یک کالا، ابتدا تحقیق کنید ببینید دوستان،‌ آشنایان آیا آنرا دارند و می‌خواهند بفروشند؟

    خیلی وقت‌ها افراد مصرف‌گرا کالاهایی را می‌خرند که یکبار هم از آنها استفاده نمی‌کنند. چرا شما صاحب آن نشوید؟ هم قیمتش کم است و هم واقعا به آن نیاز دارید.

    در ایران بسیاری از سایت‌ها مانند دیوار وجود دارند که شما می‌توانید کالای دست دوم با هر شرایطی که مد نظر شما باشد را بخرید.

     

    روی اهداف بلند مدت تمرکز کنید

    اگر قرار است یک وسیله‌ای را بخرید، قبل از هرگونه فکر و تحقیقی ببینید که آیا این کالا برای درازمدت شما را خوشحال می‌کند و رضایت شما را جلب می‌کند یا نه؟

    آیا این کالا ضروری است یا نه. این طور نباشد که چون من از آبمیوه‌گیری خودم ناراحت هستم و تبلیغ یک چندکاره جدید را دیدم،‌ به سراغ تهیه آن بروم. مگر اینکه این آبمیوه گیری من دیگر خواسته‌های من را برآورده نکند.

    ببرسی کنید ببیند که آیا این کالایی که می‌خواهید بخرید، در آینده هم به شما کمک می‌کند یا نه برای لحظه‌ای شاید به کار شما بیاید.

     

    برای خریدن لوازم، پول خود را صرف اینکه لحظه‌ای خوشحال می‌شوید نکنید.

    پول خود را صرف تفریح کنید، صرف هر چیزی که خوشحالتان می‌کند کنید،‌ اما صرف کالای لحظه‌ای نکنید.

    رفتن به رستوران، گذران شاد تعطیلات، سفر و خلاصه تفریح در زندگی یک امر ضروری است. اما سعی کنید اعتدال را رعایت کنید.

    قرار نیست هر روز به رستوران بروید، هر روز از بیرون غذا بخرید،‌ سفرهای طولانی بروید و …

    همه اینها باعث می‌شود که بعد از مدتی اینها هم شما را خوشحال نکنند.



    نتیجه‌گیری:

    سعی کنید زیاد دور و اطراف خود را شلوغ نکنید.

    سعی کنید قبل از خرید هر کالایی، لیست مزایا،‌ معایب و انتظارات خود را برای آن بنویسید و سپس با باقی محصولات مقایسه کنید.

    برای کالایی که قصد خرید آن را دارید، برنامه دراز مدت داشته باشید. قرار نیست این کالا میهمان یک روز شما باشد.

    کالایی که قصد خرید آنرا دارید چقدر لازم است و چقدر ضرورت دارد. لیست تمام ضروریات خود را بنویسید و اولویت بندی کنید.

    بررسی کنید که آیا باید کالای نو خریداری بشود یا دست دوم.

    پول با ارزش خود را صرف لحظات زود گذر نکنید. به جای آن بیشتر به خودتان برسید و تفریح کنید.

     

    امیدوارم این مقاله برای بهبود رفتار مصرف شما موثر واقع شود. لطفا نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

    دکمه بازگشت به بالا